چهارشنبه سوری
واژه سور:
سوری تو جهان را بدل ماتم سوری
زیرا که جهان را بدل ماتم سوری [1].
چهار شنبه سوری:
جشن چهار شنبه سوری که اینک در شب چهار شنبه آخر سال با مراسم و تشریفات و آداب و سنن ویژه ای برگزار می شود، یکی از جشنهای بسار پر طول و تفصیل و سر شار از مراسم و شعایر است....[3]
این جشن عبارت بوده از جشن آغاز پنجه یا جشن پیشگامی در مورد ارواح در گذشتگان و فَرو شیان.[4]
اسناد تاریخی:
در میان آریایی ها آتش مقام ارجمند داشت از مراسم دلپذیر جشن ها آتش افروزی و شادی در کنار توده های فروزان بود. برای بدرود با سالی که آخرین روزها را می گذراند و برای استقبال از مقدم سالی که در پیش است از دیر باز هموطنان ما مراسمی برگزار می کردند. که به جشن چهارشنبه ای آخر سال "چهارشنبه سوری" نام برده شده است. بدون شک چهارشنبه سوری از جشن های ملی ماست که از قرن ها پیش مراسم آن برگزار می شده و از سنت های باستانی ملت ایران بشمار می رود ولی بطور قطع نمی توان گفت که از چه تاریخی آیین چهارشنبه سوری برپا می شده است و مناسبت تاریخی آن چیست؟ آن چه ظاهراً استنباط می شود این است که این جشن به دنبال سده "که جشن آتش افروزان بوده" برگزار می شده و برای ابراز شادمانی از سالی که به خوشی گذشته و نیک بینی و امیدواری نسبت به سالی که می آید اقوام آریایی به شادی و سرور و پای کوبی و دست افشانی برمی خواستند و از اضافه کلمه سور به چهارشنبه به روشنی پیداست که چهارشنبه سوری جشن عیش و نشاط و عشرت و شادمانی بوده است از همان زمانهای قدیم این جشن در میان کلیه ملل آریایی نژاد برپا می شده است ولی چون نژاد ایرانی در نگهبانی سنت های باستانی خود دلبستگی بیشتری نشان می داده است این جشن هم اکنون نیز در یان کلیه طوایف ایرانی و در سراسر خاک ایران برگزار می شود. اگر چه در بعضی ار نقاط کشور تشریفات خاصی دارد که با آیین دیگر جاها کم و بیش تفاوت دارد ولی آنچه در میان کلیه ساکنان این سرزمین وجود دارد آتش افروزی و جهیدن ازروی آن است. که در همه جا یکسان عمل می شود.
پیش از اسلام واژه های شنبه ، یک شنبه ، جمعه و هفته وجود نداشت و ایرانیان برای روزهای ماه از نام امشاسپندان و فرشته گان استفاده می کردند مثل هورمزد روز ، اسپندار مذ و زامیاد و غیره. اطلاق لفظ چهارشنبه برای این جشن دقیقاً معلوم نیست. جشن سوری عبارت بود از روشن کردن آتش زیر آتش را مظهر پاکی می دانستند و آن را مقدس می شمردند.
سه شنبه آخرسال را شب چهارشنبه سوری می گویند شبی که در این روزگار فقط بوته سوزانی از آن باقی مانده است. قدیمی ها به شب چهارشنبه سوری اعتقاد بسیار داشتند و به جا آوردن سنت ها را لازم می دانستند بنابراین حرمت آن شب در میان ایرانیان ملحوظ بوده است.
از عصر آخرین سه شنبه سال شهر ها و روستاها برای برگزاری مراسم چهارشنبه سوری آماده می شوند. بوته فروشان با بارهای بوته برای فروش در گذرگاهها و کوچه ها مستقر می شوند تا بوته های خود را به مردمی که با شوق و شور آماده برگزاری این جشن هستند بفروشند.
شعله های آتش در شب چهارشنبه سوری باید حتماً از بوته های صحرایی بوده باشد زیرا بوته های بیابان گیاهان خودروئی با خواص درمانی و طبی هستند . بنابراین فلسفه انتخاب بوته و آتش زدن و پریدن از روی شعله آن برای میلیون ها ایرانی روشن می شود.
هنگامی که این بوته ها شعله می کشند بخور آن همراه با حرارت آتش به هوا می رود و شخص جهنده در معرض این بخور قرار می گیرد و معنی ورد بخصوص (سرخی تو از من - زردی من از تو) مصداق پیدا می کند و شخص مریض با پریدن از روی شعله بوته ها بخور شفا بخش را استنشاق می کند و با تلقین این که امروز چهارشنبه سوری است و این شعله خاصیت درمانی دارد حالش خوب می شود و رو به بهبودی می رود و دیگر خاصیت آن نشاط و شادمانی است که از جهیدن از روی شعله ایجاد می شود و بسیار لذت بخش می باشد.
استفاده از ترقه ، فشفشه ... نیز در آن شب به این شور و اشتیاق دامن میزند ولی قابل ذکر است که این گونه وسایل باید به وسیله اهل فن تهیه شده در اختیار مردم قرار گیرد تا خدای نخواسته موجبات ضرر و زیان های جبران ناپذیر برای مردم نباشد.
یکی دیگر از سنتهای چهارشنبه سوری که بسیار رایج است فال گوش ایستادن است. در آن شب برخی از مردم برای آگاهی از سرنوشت و پیش آمدهای سال آینده خود به فال گوش می ایستند و به شنیدن حرفهای رهگذران گوش می سپارند اگر صحبت از پول و سفر و زیارت و عروسی و مطالب دلنواز و امیدبخشی از این دست باشد آن را به فال نیک گرفته سال جدید را سالی پربرکت و پربار برای خود پیش بینی می کنند و اگر کلمات مایوس کننده و ناهنجاری بشنوند سال آتی را نحس و نامبارک تلقی می کنند.
یکی دیگر از سنت های شب چهارشنبه رفتن به در خان همسایه با پیاله مسی و قاشق چوبی و پراختن به قاشق زنی است. آتش افروزی ایرانیان در پیشاپیش نوروز از آیین های ایران باستان اسن. همه جشنهای باستانیبا آتش که فروغ ایزدی است استقبال می شود تا نحوست و پلیدی برکنار شوند.
آن چنان که در "اوستا" آمده فروردین "جشن نوروز" هنگامی است که فروهرهای نیاکان از برای سرکشی بازماندگان از آسمان فرود آیند و "ده شبانه روز" در خانمان پیشین خود به سربرند. این ده روز همان آخرین پنج روزاز آخرین ماه سال و پنج روزی است که به سال می افزودند تا سال خورشیدی درست دارای 365 روز باشذ با این حساب ملاحظه شد که سال کهنه تمام شده و سال جدید هم نیامده است و پنج روز در این میان معلق مانده . این پنج روز را م داخل جشن نوروز کرده عید می گرفتند.
این همان پنج روزی است که به آن پنجه یا پنجه دزدیده یا خمسه مسترقه یا اندرگاه می گفتند اما سوری که به جای جشن بکار رفته به این واژه چندین بار در اوستا بر می خوریم.
در آداب چهارشنبه سوری چنانکه گذشت در بیشتر مناطق عصر و پیش از غروب بوته های آتش راه می اندازند و می افروزند و ترانهمعروف زردی من از تو ، سرخی تو از من را می خوانند و خاکستر را در آب می ریزند و شب شام مفصلی می پزند و آجیل مخصوص می خورند و شادی می کنند.
اما در آذربایجان از سه چهارشنبه جلوتر به استقبال چهارشنبه سوری می روند و آداب صبح چهارشنبه سوری نیز شامل قیچی کردن آب ، چیدن ناخن ، آوردن آب چهارشنبه سوری در سبوها و کوزه های نو و پریدن از روی آب و... می باشد[5].
سعید نفیسی:
چهارشنبه سوري يعني چهارشنبه عيش و عشرت و ميرساند که اين شب را براي جشن و سرور بنياد گذاشته اند. اين جشن ملي از قديمترين زمانهاي تاريخ در ميان ايرانيان بوده است ... شب چهارشنبه سوري در ايران آئين خاص و تشريفات گوناگون دارد که هر يک از آنها را در ناحيه ديگر ميتوان يافت .آئين چهارشنبه سوري يا شب چهارشنبه آخر سال بر دو قسم است يک قسمت از آن عمومي و مشترک ميان تمام مردم ايران است که حتي بعضي از آنها را در ملل ديگر نژاد آريا ميتوان يافت و قسمت ديگر آئين خصوصي است که مردم تهران بدعت گذاشته اند و از اينجا کم و بيش بشهرهاي ديگر ايران رفته است . آن قسمت از آئين اين شب که درتمام ايران معمول است از کرمان گرفته تا آذربايجان و از خراسان تا خوزستان و از گيلان تا فارس يعني تمام اين دشت وسيع که ايران امروز را فراهم ساخته است و زيباترين بقاياي ايران باستاني است در هر شب چهارشنبه آخر سال با شور و دلبستگي خاصي آشکار ميشود تمام مردم آذربايجان چه در شهر و چه در ده ها در آن شرکت دارند و حتي هنوز در ميان مردم قفقاز معمول است . ايرانياني که از ديار خود دور افتاده اند نيز آن را فراموش نميکنند و ايرانيان مقيم ترکيه و مصر و هندوستان نيز در جامعه خود اين رسوم و آداب را معمول ميدارند.
توپ مرواريد: در ميدان ارک طهران توپ کهن سالي بود که مدت صد سال بر فراز صفه اي جاگرفته بود و چون پيران زمين گير از جاي خود نمي جنبيد - شبهاي چهارشنبه سوري زنان و دختراني که حاجتي داشتند مخصوصاً آن زناني که در آرزوي شوي بودند از آن توپ بالا ميرفتند و بر فراز آن دمي مي نشستند و از زير آن ميگذشتند و در برآورده شدن آرزوي خود شک نداشتند و بچه هاي شيرخوار را که به اصطلاح «نحسي » ميکردند يا ريسه ميرفتند از زير توپ مرواريد و سر در نقاره خانه ميگذراندند. اين توپ را توپ مرواريد ميناميدند و افسانه هاي گوناگون در حق آن ميگفتند.
آتش افروختن : زيباترين و شايد قديمترين آداب چهارشنبه سوري آتش افروختن و جستن از آن و شادي کردن در کنارآتش است ....
اينک تقريباً در تمام ايران شب چهارشنبه سوري توده هايي از بوته خودروي بياباني فراهم مي آورند و نزديک يکديگر قرار ميدهند زن و مرد و پير و جوان در صحن خانه يا در ميدانهاي عمومي و بر سر چهارسوها و چهارراههاي شهر و ده از روي اين اخگرهاي افروخته يکي پس از ديگري جستن ميکنند و در هر جستني ميگويند: «زردي من از تو سرخي تو از من » يعني زردي بيماري و ناتواني را از من بستان و سرخي و شادابي و تندرستي را که در خود داري بمن ببخش » پس از سوخته شدن خاکستري را که از آتش ميماند بايد در خاک اندازي جمع کنند و از خانه بيرون برند ودر کنار ديوار بريزند و آنکس که بيرون ريخته است در بازگشت در ميزند بايد از درون خانه از او بپرسند: «کيست ؟ » و او هم جواب دهد; «منم » گويند: «از کجاآمده اي ؟ » جواب دهد که : «از عروسي » بپرسند: «چه آورده اي ؟ » گويد: «تندرستي ».
کوزه شکستن : مردم طهران تا چند سال پيش که از سر در نقاره خانه بالا ميرفتند کوزه اي آب نديده با خود ميبردند و ازآنجا بزمين مي افکندند و ميشکستند و کساني که بدانجادسترس نداشتند از بام خويش کوزه را بزمين مي افکندنداينکار در بسياري از نقاط ايران معمول است و عقيده دارند که بلاها و قضاهاي بد را در کوزه متراکم کرده اند و چون بشکنند آن قضا و آن بلا دفع شود...
آجيل : در شب چهارشنبه سوري آجيل خوردن از رسوم و آداب مخصوص است و مخصوصاً بايستي آجيل شور و شيرين باشد... در ميان زنان ايران در شب چهارشنبه سوري و حتي مواقع ديگري که کسي را مشکلي در پيش باشد و استجابت مرادي را بخواهد آجيل مخصوصي با آداب و حضور قلب خاصي معمول است که نذر ميکنند و داستان شيريني براي ابتکار آن ميگويند...
آجيل مشکل گشا از آداب خاص شب چهارشنبه سوري نيست ولي کساني که بدان اعتقاد کامل دارند گذشته از آنکه شب جمعه آخر هر ماه بدان عمل ميکنند شب چهارشنبه سوري نيز به آداب آن ميپردازند.
فالگوش : کساني که حاجتي دارند شب چهارشنبه سوري نيت ميکنند و بر سر چهارراهي يا اگر چهارراه نبود بر سر رهگذري به فالگوش ميايستند و نخستين عابري را که گذشت بسخن او توجه ميکنند و هر چه از دهان او برون آمد در استجابت مقصود خود به فال نيک يا به فال بد ميگيرند اگر آن نخستين سخن به اجابت آرزوي صاحب حاجت مطابق باشد آن آرزوي برآورده است و گرنه برآورده نيست . همين فال را ممکن است بر پشت در خانه اي يا در اطاقي گرفت و بايد آهسته بپشت درآمد و بي آنکه کساني که اندرون خانه يا اطاقند بدانند که کسي بر درايستاده است گوش فراداد و اولين سخني را که گفته ميشود در اجابت مقصود خود يا ناروا ماندن آن فال گرفت .
گره گشايي : کساني که بخت ايشان گره خورده و عقده اي در کارشان روي داده است چاره اي جز آن ندارند که شب چهارشنبه سوري گوشه دستمالي يا چارقدي يا گوشه ديگر از جامه خود و يا پارچه اي را گره زنند و بر سر راهي بايستند و از اولين کسي که بر ايشان گذشت خواستار شوند که آن گره را بدست خود بگشايد ممکن است قفلي را بر پارچه يا دستمال و يا گوشه اي از جامه بست و بر سر راه ايستاد و کليدآن را به نخستين کسي که از راه ميگذرد داد که با آن کليد قفل را بگشايد و عقده از کار فروبسته آن درمانده باز کند.
دفع چشم زخم و بخت گشايي : براي بخت گشايي در شب چهارشنبه سوري تدابيري معمول است و از همه شگفت تر آن است که به دبّاغ خانه ميروند و از آب دباغ خانه اندکي برميدارند و با خود بخانه مي آورند و براي گشوده شدن بخت بر سر ميريزند.
کندر و خوشبو: يکي از آداب چهارشنبه سوري آن است که زنان بر در دکان عطاري ميروند و از او «کندر وشابراي کارگشا» ميخواهند و تا عطار برود بياورد فرار ميکنند اين دکان بايد رو بقبله باشد سپس بدکان ديگري که رو بقبله باشد ميروند و «خوشبو» ميخواهند که مراد اسفند است و چون عطار پي آن برود باز ميگريزند و سپس بدکان سومي که رو بقبله باشد ميروند و مقداري کندر و اسفند ميخرند و در خانه براي دفع چشم زخم و حل مشکل خود دود ميکنند.
قليا سودن : يکي از وسايل دفع جادودر شب چهارشنبه سوري قليا سودن است اندکي قلياي خشک در هاون برنجين کوچکي ميريزند و هفت دختر نابالغ دسته ميزنند و با آب ميسايند و بر آن بول ميکنند و آن آب را در چهارگوشه صحن خانه اي که آن را جادو کرده اندميريزند و يقين دارند که بهمين تدبير جادو باطل ميشود.
آش بيمار: در خانه اي که بيماري باشد شب چهارشنبه سوري بايد در شفاي او کوشيد که بيماري او بسال ديگر نرسد براي اين کار آشي ميپزند که در ميان زنان به اسم «آش بيمار» يا «آش امام زين العابدين بيمار» معروف است بايد باديه مسين بدست گرفت و با قاشق بدرخانه اي يا به در اطاق همسايه رفت و چنانکه او نداند که اين خواهش از جانب کيست با آن قاشق بر آن ظرف مسين کوبيد و صاحب خانه يا اطاق وجداناً مکلف است که چيزي که بتوان در آش ريخت مانند آرد يا برنج يا غلات و بنشن و پياز و هر چه از اين قبيل در خانه موجود باشد و اگر نيست چند شاهي پول در آن ظرف بريزد. هر چه در ظرف ريخته ميشود بايد در ترکيب آش داخل شود و اگر پول در آن ظرف دريوزه گري ريختند با آن پول بايد لوازم آش را تدارک ديده و از آن آش بيمار را داد و بازمانده آن رابه تهي دستان رهگذر داد و همين آش هر دردي را شفا مي بخشد.
فال گرفتن با بولوني : يکي از شيرين ترين آداب چهارشنبه سوري که بيشتر جنبه بازي و تفريح گوارايي دارد فال گرفتن با بولوني است . بولوني کوزه دهان گشاد کوچکي است که درخانه هاي ما فراوان است و در آن ادويه خشک يا ترشي و مربا و غيره ميريزند زنان و دختران جوان گرد يکديگر جمع ميشوند و کوزه اي را مي آورند هر کس هر چه همراه خود دارد و نشانه اي از او بشمار ميرود در آن بولوني مي اندازد و اشعار مختلف در وصف الحال که بتوان بدان تفال کرد بر قطعه هاي کاغذ مينويسند و تا کرده در بولوني مياندازند سپس دختر نابالغي را ميخوانند و اودست در بولوني ميکند و پاره اي کاغذ را بيرون مي آوردو يکي از حاضران شعري را که بر آن نوشته است ميخواند سپس همان دختر يکي از آن اشياء را بيرون مي آورد و ارائه ميدهد و آن شعر که خوانده شده است فالي است که در حق صاحب آن نشاني زده اند در اصفهان يک سرمه دان ويک آئينه کوچک نيز علاوه بر آن اشياء در بولوني مياندازند و با ديوان حافظ تفال ميکنند يعني هر چيزي که از بولوني بيرون آمد براي صاحب آن فالي از ديوان حافظ ميزنند.
در زنجان : آتش افروختن ، فالگوش و کوزه شکستن معمول است و در کوزه شکستن اختصاصي که مردم زنجان دارند اين است که پولي با آب در کوزه مياندازند و ازبام زير ميافکنند. ديگر از خصوصيات مردم زنجان اين است که دختراني را که ميخواهند زودتر شوهر بدهند به آب انبار ميبرند و هفت گره بر جامه ايشان ميزنند و پسران نابالغ بايد آن هفت گره را بگشايند. يکي از آداب ديگر مردم زنجان اين است که از روزنه بخاريها يااجاقهاي خانه طنابي داخل اطاق ميکنند و بوسيله آن طناب چيزي طلب ميکنند صاحب اطاق مکلف است اولين چيزي که در دسترس او بود بر طناب ببندد و چون طناب را بالا کشيدند بوسيله آن چيزي که بر طناب بسته اند فال ميگيرند مثلاً اگر جاروبي بر طناب بسته باشند از آن فال بد ميگيرند که خانه خراب خواهد شد و خانه ايشان راجاروب خواهند کرد و اگر پاره ناني ببندند فالي نيک ميگيرند که وفور نعمت خواهد بود و اگر شيريني به طناب ببندند نشانه شيرين کامي است [6].
ابو منصور نَر شَحی(مورخ سده سوم):
((.... و چون امیر سدید منصور ابن نوح به ملک بنشست اند ماه شوال سال سیصد پنجاه به جوی مولیان، فرمود تا آن سرای ها بار دیگر عمارت کردند و هرچه هلاک و ضایع شده بود بهتر آز آن به حاصل کردند. آنگاه امیر سدید به سرای بنشست و هنوز سال تمام نشده بود که چون شب سوری چنانکه عادت قدیم است، آتشی عظیم افروختند. پارهای آتش بجست و سقف سرای در گرفت و دیگر باره جمله سرای بسوخت و امیر سدید هم در شب به جوی مولیان رفت...))[7]
در کرمان شب جهار شنبه سوری معروف است به شب چار شنبو .پسین سه شنبه آخر ماه صفر که شب چهار شنبه سور باشد ، چند نفر زن جمع می شوند و ظرف را از آب پر می کنند و هرکدام یک انگشتری درون آن می اندازند و زیر درخت سبزی می اندازنند ، و زیر درخت سبزی می گذارند . شب که شد دختری نا بالغ که عروس نشده باشد (باکره باشد)حاضر می کنند و ظرف را زیر لباس او می گیرند و صاحبان انگشتر ها دور او جمع می شوند. دختر یک انگشتر از توی ظرف در می اورد و دزر دستش پنهان می کند و شعری می کند و شعری می خواند و شعری می خواند. بعد دستش را باز می کند . انگشتر مال هر کس که باشد ، آن شعر فال می شود و این برای همه انگشتر ها تکرار می شود، و این نوع فال در کرمان بعنوان شب چهاز شنبو شناخته می شود.[8]
جایگاه جشن چهار شنبه سوری نزد ایرانیان:
ذکر این نکته ضروری است که آتش نزد ایرانیان پاک کننده و محترم بوده است:
((آتش د رنظر ایرانیان مظهر روشنی ، پاکی ، طراوت ، سازندگی ، زندگی ، سلامت و تندرستی و در نهایت مظهر خداوند است. بیماریها و بدی ها و همه آفات و بلایا در عرصه تاریکی و ظلمت مآوا و جای دارند .به همین جهت است که اهریمن مظهر تاریکی و ظلمت –و یا تیرگی و تاریکی است و جلوه گاه اهریمن است.به اعتقاد ایرانیان هرگاه آتش افروخته شود ، بیماری ، فقر، بد بختی ، ناکامی و همه بدیها و زشتی ها محو و ناپدید می شوند..))[9]
همچنین:
(( .. در جشن چهار شنبه سوری از روی شعله آتش جستن و نا سزایی چون سرخی تو از من و زردی من از تو گفتن از روزگارانی است که دیگر ایرانیان مانند نیاکان خود آتش را نماینده فروغ ایزدی نمی دانستند[10]
((در ايران باستان خريد نوروزي همچو آينه، كوزه و اسپند را از چهارشنبه بازار فراهم ميكردند. بازار در اين شب چراغانی و زيور بسته و سرشار از هيجان و شادمانی بود و خريد هر كدام هم آيين ويژه اي را نويد می داد. شايد جشن شب چهارشنبه سرچشمه از چهارشنبه بازار دارد.
نخستین و کهن ترین نسكی (کتابی) که در آن نام چنین آتش افروزی آورده شده است، "تاریخ بخارا" نوشته ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی است، ولی در آن نامی از زمان برگزاری جشن آورده نشده است، ولي گزاره "هنوز سال تمام نشده بود" و نیز "شب سوری" آمده است.
دومین نوشتار کهن که نام جشن چارشنبه سوری را مي آورد، شاهنامه فردوسی در سرگذشت سردار دلير ايران، بهرام چوبینه است. ولي چرا چهارشنبه؟
بشد چارشنبه هم از بامداد
بدان باغ که امروز باشیم شاد
...
ز جیهون همی آتش افروختند
زمین و هوا را همی سوختند))[11]
مراسمات چهارشنبه سوری:
لورک یا آجیل مشکل گشا:
فال گوش یا فال کوزه:
اهدای آجیل و شیرینی در شب جشن سوری:
چهار شنبه سوری در سروستان:
یا: سرخی تو از من زردی من از تو[15]
چهار شنبه سوری در کردستان:
در حدود ساعت3 – 2 بعد از ظهر از محلههاي شهر دسته دسته زنان و دختران و بچهها كه همه لباسهاي تازه و پر زرق و برق پوشيده و در حد متداول آرايش يا بهتر گفته شود سرخ آب سفيدآبي كردهاند راهي دباغخانه ( بان دواخانه ) ميشوند.دباغخانه در پائين شهر در محلي كه يك نهر از كنار آن مي گذدر ، واقع است ( همانطور كه از مفهومش پيداست دباغخانه كارگاهي است كه چرم خام گوسفندان و حيوانات را در آنجا دباغي مي كند. از قديم مرسوم بوده است كه اين قبيل كارگاهها از جهت حفظ بهداشت عمومي در خارج از شهر باشد تا فاضل آب حاصل از كار دباغي در منطقه مسكوني جاري نشود).
هر كدام از زنان و دختران دم بخت يك تخم مرغ و يك شيشه خالي يا ظرف سفالي خاي همراه ميبرند و در منطقه وسيعي كه اطراف آن را باغات (گرياشان) در بر گرفته و نهر بزرگي از وسط آن مي گذرد پراكنده شده و بعد هر كسي سعي دارد خود را به مجراي خروجي فاضل آب دباغخانه ( البته فرض از فاضل آب: همان آب است كه از حوضچههاي مخصوص دباغي چرم خارج ميشود) برساند كه در نتيجه سر و صدا و بيا و برو و قيل و قال برپا ميشود. وقتي اين سرو صدا و ازدحام با انواع چادرهاي گل گلي در مي آميزد ، از دور منظره بسيار جالبي را به وجود مي آورد.
هر يك از دختران بمحض رسيدن به محل مورد نظر و دسترسي به آب خروجي دباغخانه تخم مرغي را كه همراه آورده، سرشكن ميكندو پس از ريختن سفيده و خوردن زردة خام آن ، با همان پوسته تخم مرغ كه در حال بصورت يك فنجان كوچك قابل استفاده است، دو سه بار ( در حالي كه زير لب هر كس به فراخور آمالش نيت ميكند) از آب مورد نظر بر ميدارد به سر و صورت و موها و لباسهايش مي پاشد. پس از آن شيشة خالي را كه همراه آورده از همان آب دباغخانه پر و محل را براي ديگران كه قيل و قالشان به هوا بلند است خالي مي كنند.
تا اينجا كار دباغخانه اين يكنفر يا چند نفر كه با هم هستند خاتمه پيدا كرده ولي هنوز مراسم ادامه دارد.
دخترها در هياهوي شادمانهاي بقول خودشان: « خوش و بش» كه معادل اصطلاحي فارسي آن { گل بگو گل بشنو ميشود( خوش بمعناي اصلي و بش مهمل آن است)} ميكنند.
اگر كسي به صحبتهايشان گوش بدهد اين كلمات را خواهد شنيد: « خواهر بلا دور ، از نحوست بدور، بخت باز، دلت شاد، از چشم بد و جادوي بدان در امان، چشم حسود كور»و اين زمزمهها بصورت نجواي گنگ و پر طنيني در فضا به موج ميافتد. هر چند نفر كه با هم آمدهاند جمع ميشوند و دسته دسته بدون قاعده و بطور عادي راهي خانههايشان ميشوند. بر خلاف عرف مسلم در اين روز هيچكس به دوستانش تعارف نمي كند كه بمنزل او برود. چون همگي در جريان اند كه در اين روز نبايد كسي نحوست چهارشنبه آخر سال را با خود به خانه ديگري ببرد.
هر كس پس از رسيدن بمنزل فوراً آب دباغخانه را كه در بطري همراه آورده است ، در حاشيه اطاقها و كنار فرش و اثاثه منزل و مخصوصاً پاشنه درها مي پاشد و نيت مي كند كه : تمام بلايا و نحوست اعم از فقر و مرض و پريشاني و بدشانسي و … از خانه و كاشانه ما دور شود.[16]
مراسم چهارشنبه سوری در خراسان:
آتش افروزی:
کوزه شکنی:
آجیل مخصوص:
آش نذری:
این مراسم باستانی در تهران ، زنجان، تبریز ارومیه با آداب خاصی و مخصوص به آن شهرها انجام می شود[21]
گزارش باستانی در مورد چهار شنبه سوری:
ارتباط با قیام مختار
گفته شده مختار پس از واقعه عاشورا و پس از آنكه از زندان آزاد می شود ، به خونخواهی شهدای كربلا بر می خیزد .
آنگاه برای آنكه مخالف را از موافق تشخیص دهد و بر كفتار ها بتازد فرمان داد تا شیعیان راستین آن حضرت بر بام خانه ها آتش بیفروزند ، شب آن فرمان مصادف بوده با شب چهار شنبه آخر سال .
یكی از حدس ها نیز این است كه شاید به این دلیل بوده كه از آن پس مردم ایران كه دوستدار اهل بیت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) و حضرت سیدالشهدا هستند ، آن شب را پاس می دارند و به یاد آن شب چهار شنبه سوری را با جشن سوری همزمان جشن می گیرند ، كه در آن شب دوستداران واقعی حضرت سید الشهدا شناخته شدند[23] .
سه حدس براي تعيين زمان اصلي جشن سوري در ايران باستان
” . . . و چون امیر منصور بن نوح به مُلک بنشست، اندر ماه شوال سال سیصد و پنجاه، به جوی مولیان، فرمود تا آن سرای را دیگر بار عمارت کردند و هر چه هلاک و ضایع شده بود بهتر از آن به حاصل کردند. آنگاه امیر به سرای بنشست و هنوز سال تمام نشده بود که چون «شبِ سوری» چنانکه «عادت قدیم» است، آتشی عظیم افروختند. پارهای از آن بجست و سقف سرای در گرفت و دیگر باره جمله سرای بسوخت.[24]”
آقای ابراهیم انواری مطلبی را در مورد تعیین زمان اصلی جشن سوری در ایام باستان در مقاله خود آورده اند که ما منابع آن را بررسی کردیم و به کتب دیگر هم رجوع کردیم و آن راصحیح یافتیم که به همیمن دلیل آنرا در اینجا آوردیم[25]:
به طور تحقيق ميتوان تاريخ برگزاري شب سوري را در ايران باستان از سه مرحله بيرون ندانست يا در شب بيست
و ششم از ماه اسفند ، يعني در نخستين شب از پنجه كوچك (از بيست وششم اسفند تا سي ام مي باشد ) يا نخستين شب از ده شب و روز فروردگان ( شايد همان عيد نوروز باشد ، اين جشن پيش از زرتشت نيز در ايران شرقي رواج داشته هنگام اصلي آن پنج روز كبيسه يا پنجه دزيده يا اندرگاه است) قرار دارد ، يا در اولين شب پنجه بزرگ يا پنجه وه ( پنج روز آخر سال است ) كه پنج روز كبيسه است و نخستين شب و روز جشن همسپتمدم Hamaspatmadam و آخرين گهنبار محسوب ميشود دانست .
و يا در آخرين شب سال قرار دارد كه جشن اصلي همسپتدم وآخرين گهنبار( در واقع گهنبار ها شش فصل نا متساوي و شش تقسيم سال به شمار مي روند كه بر اساس زندگي جوامع دامدار و كشاورز اين چنين تقسيم به وجود آمده است )
البته اين تقسيم بندي مختص به آيين زرتشتي نيست ، چه پيش از زرتشت نيز در ايران و هند چنين گاهنبار هايي وجود داشته كه با خواندن سرود ها و ادعيه هاي ويژه مذهبي و نماز برگزار ميشده )(14) و جشن آفرينش انسان است .
گهنبار مواقع آفرينش و خلقت زمين است در كل شش گهنبار عبارتند از :
1: ميديوزرم
Midyuzarm- 2: ميديوشم
– Midyushcm 3: پيتي شهيم –
Pityshahim 4 : اياترم
– Ayathcrm 5: ميديارم
– Midyarem 6 : همسپتمدم - Hamaspatmadam و اين شش با احتساب تاريخ فعلي به ترتيب :
1 : از يازده تا پانزدهم ارديبهشت ماه
2: از يازدهم تا پانزدهم تير ماه
3 : از بيست و شش تا سي شهريور ماه
4 : ازبيست و شش تا سي مهرماه
5 : از ده تا چهار ده دي ماه
6 : از بيست و پنج تا آخر اسفند ماه )
آیا پریدن از روی آتش عمل توهینآمیز به آتش نیست؟
پاسخ استاد رضا مرادی غیاث آبادی به این سئوال[26]
آداب و رسوم مردمان، گوناگون است و ممکن است هر باوری از دید دیگران عملی نادرست دانسته شود. در نتیجه هنگامی میتوان کاری را توهینآمیز خواند که مجری آن آهنگ توهین داشته باشد. هممیهنان ما هیچکدام از اینکار، چنین قصدی را ندارند و پریدن از روی آتش، بگونهای نمادین برای زدودن و سوزاندن بدیهای هر شخص انجام میشود و مردمان خواستهاند تا با اینکار، آتش به آنان پاکی و تازگی هدیه کند. اما آنچه به گمان من نادرستتر است، کارهای ناهنجاری است که امروزه متداول شده و عملاً چارشنبهسوری را به شب تباهی و آلودگی شهرها کشانده است. آیینی که نیاکان ما برای پاکیزگی زیستبوم خود انجام میدادهاند، ما همان کار را برای تباهی و آلودگی آن انجام میدهیم. بویژه که اخیراً کسانی کوشش کردهاند تا با توزیع مواد منفجره و ترغیب غیرمستقیم کودکان و نوجوانان به استفاده فراگیر از آن، آسیبی جدی به این جشن کهن و شادیبخش ایرانی وارد کنند.
چهار شنبه سوری در نظر علما ء و مراجع:
نظر فقها و مراجع معظم:
حضرت آیت الله العظمی خامنهای؛
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی:
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی با تأکید بر اینکه چهار شنبه سوری یک مراسم خرافی برگرفته از آیین غلط گذشتگان است و در فرهنگ اسلامی هیچ جایگاهی ندارد، یادآور شد: باید سنت هایی چون دید و بازدید، صله رحم، کمک به دیگران ترویج شود و نباید تسلیم سنت های خرافی گذشتگان شویم. خرید و فروش، حمل و نقل مواد محترقه که به منجر به ایجاد حادثه و مصدوم شدن دیگران میشود جایز نبوده و منفعت حاصل از آن نیز حرام است.
آیتالله العظمی بهجت (ره) :
تعبیر قرآن تبعیت كوركورانه از گذشتگان، از پدران، مادران، آباء و اجداد است این هم از موضوعاتی است كه قرآن روی آن زیاد تكیه كرده است و آن را منشأ لغزشهای بشر می داند و سخت انتقاد می كند. مثلا می گوید: آنها چنین می كویند:
«انا وجدنا آبائنا و جدنا آبائنا علی امه و انا علی آثارهم مقتدون»؛ اینها می گویند: ما پدران خودمان را بر یك طریقهای یافتهایم و ما هم همان طریقه پدران خودمان را می گیریم و می رویم ، و به تعبیر امروز سنت گرائی.
آیتالله العظمی سیستانی:
آیتالله العظمی فاضل لنکرانی (ره) :
در فرض مزبور که دارای خطرات جانی و مالی است و موجب اذیت و آزار دیگران است و مخالف مقررات و قانون و نظم جامعه است جایز نیست.
آیتالله العظمی میرزا جواد تبریزی(ره): هیچ یک از این امور، رجحان شرعی ندارد و تشویق مردم به این مورد تشویق به دنیا و غافل کردن از آخرت است و این که تصور میکنند این امور مردم را به حفظ وطن و عزت وا میدارد، تصوری باطل است. آنچه مردم را به عزت میرساند و به حفظ وطن وا میدارد ایمان است و بس.
آیتالله علوی گرگانی: چهار شنبه سوری یكی از سنتهای غلط است كه از لحاظ عقلی و شرعی هیچگونه جایگاهی ندارد و از رسوم جاهلیت است و لذا لازم است كه مؤمنین از برپایی اینگونه برنامهها اجتناب كنند. مخصوصاً اگر مشتمل بر محرمات باشد و در صورتی كه موجب وحشت مردم و زیان و ضرر شود، ضمانت هم دارد.
حضرت آیتالله صافی گلپایگانی: استفتاء جمعی از مردم در خصوص استفاده از مواد محترقه در ایام نوروز: چنانچه این مواد موجب آزار مردم باشد، حرمت آن شدیدتر است و مراسم چهار شنبه سوری از این قبیل است و چون استفاده از این مواد،از مصادیق لهو و اسراف است ،جایز نمی باشد.
وی همچنین در پاسخ به استفتائی در خصوص شركت در مجالس صوفیان و مدعیان عرفان ، بیان داشته است كه افكار آنها انحرافی است و شركت در مجالس آنان حرام و ترویج باطل است.
نظر علما و دانشمندان درباره حرمت پرداختن به خرافات:
آیت الله سبحانی در گفتگو با خبرگزاری مهر
آیتالله جعفر سبحانی در مورد چهار شنبه سوری میگوید: قرآن مجید میفرماید یکی از اهداف بعثت پیامبر این است که غل و زنجیری که بر افکار مردم بسته شده بود را باز کند.
مراد از غل و زنجیر آداب و رسوم جاهلی است که هیچ اثری در اخلاقیات و زندگی انسان ندارد. از این رو پیامبر اسلام تمام رسوم جاهلیت که به ضرر انسان بود را لغو کرد. چهار شنبه سوری به نحوی که در ایران رسم شده جهل است و ضررهای آن برای همه مشهود است.متاسفانه به خاطر همین رسوم غلط، جوانان زیادی زخمی و کشته میشوند و پدران و مادران آنها در سوگ آنها مینشینند.
آیتالله سبحانی با بیان اینکه عقل و شرع به هیچ وجه این آداب غلط را نمیپسندد تصریح کرد: همه انبیا و اولیای الهی آمدند تا با خرافات مبارزه کنند و چهار شنبه سوری هم نوعی خرافه است. باید از اصالتهایی که موجب پیشرفت ملت ما میشود محافظت کرد.
آیتالله سبحانی با اشاره به برخی اعمالی که در چهار شنبه سوری انجام میشود تصریح کرد: پریدن روی آتش و گفتن برخی جملات و... به هیچ وجه درست نیست.
ایشان از همه مردم خواست که در روز چهار شنبه آخر سال مراقب اعمالشان باشند و دچار مسائل خلاف شرع و عقل نشوند.6
عاشورائیان و صاحب الزمانیان ! شما كه همیشه و در فرصت هائی مثل تقارن عاشورا و نوروز هویت اسلامی خود را به نمایش گذارده و نشان داده اید آنچه پیش شما اصل است و همه هدفها و حركتها و افتخارات و برنامه ها و شعارها باید به سوی آن و برای آن و بر گرفته از آن باشد ، اسلام و ولایت اهل بیت علیهم السلام است روی سخن و عرائضم با شما است با آن عده ای كه در عوالم معلومی سیر می كنند و می خواهند با كارهائی مثل پریدن از روی آتش ، سنت های مرده را زنده كنند حرفی نداریم ، «ذرهم یأكلوا و یتمتعوا و یلههم الامل فسوف یعلمون».
استاد شهید مطهری
تعبیر قرآن تبعیت كوركورانه از گذشتگان، از پدران، مادران، آباء و اجداد است. این هم از موضوعاتی است كه قرآن روی آن زیاد تكیه كرده است و آن را منشأ لغزش های بشر می داند و سخت انتقاد می كند. مثلا می گوید: آنها چنین می گویند:
«انا وجدنا آبائنا و جدنا آبائنا علی امه و انا علی آثارهم مقتدون»
اینها می گویند: ما پدران خودمان را بر یك طریقهای یافتهایم و ما هم همان طریقه پدران خودمان را می گیریم و می رویم، و به تعبیر امروز سنت گرائی.
حالا این تعبیر صحیح است یا غلط، و بهتر از این هم می توانستیم تعبیر پیدا كنیم . به هر حال این كلمه امروز رایج شده است. قرآن سنت گرائی را محكوم می كند اما اشتباه نشود! ضد سنت گرائی را هم قرآن محكوم می كند هر دو را محكوم می كند چطور؟
قرآن فقط عقل گرائی و منطق گرائی را تأئید می كند. قرآن می گوید: هر امر به اصطلاح قدیمی و هر سنت قدیمی را به دلیل آن كه گذشتگان ما چنین می كرده اند ، نیاكان ما این چنین بوده اند و ما باید راه نیاكان خودمان را برویم انجام دادن آن محكوم است ، چرا؟ می گوید ممكن است نیاكان اشتباه كرده باشند ممكن است نیاكان عقل و شعور نداشته باشند آن كه دلیل نمی شود.
نیاكان ما در گذشته چنین می كرده اند ، ما هم چنین می كنیم ، چهار شنبه سوری آخر اسفند می شود بسیاری از خانواده ها (كه باید بگوئیم: خانواده های نادان) آتشی و هیزمی روشن می كنند، بعد آدم های سر و مر و گنده از روی آتش می پرند : ای آتش زردی من از تو ، سرخی تو از من ! این چقدر حماقت است، كه می پرسیم: چرا چنین می كنید؟
می گویند: یك سنتی است میان مردم ، از قدیم پدران چنین می كرده اند. قرآن می گوید: «او لو كان آباءوهم لا یعقلون شیئا»
اگر هم از پدران گذشته تان چنین كاری می كردند شما وقتی می بینید یك كار احمقانه است و دلیل حماقت پدران شماست رویش را بپوشانید. چرا این سند حماقت را سال به سال تجدید می كنید؟ این فقط یك سند حماقت است كه كوشش می كنید این سند حماقت را همیشه زنده نگه دارید مائیم كه چنین پدر و مادرهای احمقی داشته ایم. او لو كان آباءوهم لا یعقلون شیئا.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
روی سخن با شما برادران – فرزندان علی علیه السلام – و خواهران – دختران فاطمه زهرا سلام الله علیها است- و البته مراسم خرافی مثل چهار شنبه سوری، مناسب با شأن و مقام ، درك ، بصیرت و معرفت مردم شریف و مسلمان ایران نیست و كسانی كه در این مراسم شركت می كنند اكثرا نا آگاه و بی اطلاع می باشند و گروهی غرضشان ضربه زدن به هویت اسلامی جامعه است ، در پشت ترویج این هویت زدائی روشنفكر نماها و برخی نویسندگان و مطبوعات ملی گرا ، شعار و دستگاههای تبلیغاتی بیگانه قرار دارند.
اینها در گوشه و كنار دنیای اسلام، به اسم میراث و سنت های باستانی فرهنگ های جاهلی آنها را مطرح می كنند. مثلا در ایران در عصرهای قبل از اسلام، در مصر دوره های فرعون ها و زمان هائی كه عروسی فیل و آن خرافات عجیب و غریب رائج بود و در این سو و آن سوء و هر جا دستشان برسد برای كم رنگ كردن فرهنگ اسلام و مدنیت اسلامی تلاش می كنند.
هم اكنون مسأله حجاب در فرانسه و ضدیت با حقوق اولیه زن های مسلمان، عمق این توطئه ها را نشان می دهد. فرهنگ ، فرهنگ ضد حجاب، فرهنگ به اصطلاح ملی گرائی، مبارزه با مدارس دینی، فشار شدید آمریكا بر حكام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران اسلامی، اوضاع مسلمین و افغانستان و عراق و ده ها مسائل دیگر، همه حركت در خط استیلا بر عالم اسلام و محو مدنیت آن می باشد و همه در یك مسیر قرار دارد.
مسلمانان در چنین شرائطی باید اتحاد و آگاهی و ایستادگی و هوشیاری خود را حفظ كنند و از مواضع و سنت های خود عقب نروند هدف دشمن را از احیای عادت كهن و مرده كه چهار شنبه سوری در ایران نمونه ای از آن است ترك نمائید.
در خاتمه لازم به تذكر است كه شنیده شد بعضی مسئولین به عنوان كنترل و دفع افسد به فساد در مقام رسمیت دادن به مراسم چهار شنبه سوری بر آمده اند.
حقیر این اقدام را كه حكایت از ضعف نیروهای كنترل كننده ی نظم می باشد خلاف مصلحت و حركت در مسیر همان برنامهی چهار شنبه سوری و رسمیت دادن به آن می دانم[27].
چهار شنبه سوری و نکات ایمنی:
دکتر علیرضا نوری:
مهم ترين ويژگي سني نوجوانان و جوانان قرار گيري افراد در حالات هيجاني بوده به طوري که اين حالات يکي از نيازهاي اين سنين است و بايد به نحو صحيح ارضاء شود بنابراين به جاي نفي برگزاري مراسم چهارشنبه آخر سال ، بايد فرصتي جديد براي تخليه هيجانات روحي بچه ها فراهم کرد.
جشن هاي همراه با آتشبازي در ساير ملل و فرهنگها نيز وجود دارد ؛ مثل جشن روز چهارم ژولاي در آمريکا ولي با رعايت نکات ايمني مي توان از خطرات بالقوه آن کاست.
بر اساس گزارشات موجود هيچ فردي و هيچ گروه سني از خطرات حوادث ناشي از اين آتشبازي ها در امان نيستتند ولي پسران زير 16 سال بيشتر در معرض خطر هستند.
با رعايت نکات ايمني زير هم از شادي جشن ديرينه چهارشنبه سوري لذت ببريد و هم از خطرات احتمالي آن اجتناب کنيد:
از نزديک شدن به افرادي که مسائل ايمني را رعايت نمي کنند، جدا بپرهيزيد.
1. تماشاچيان (ناظرين بيگناه) معمولا در خطر اصابت ترکش هاي ترقه ها و مواد منفجره هستند . سعي کنيد در تير رس ترکش ها نباشيد و هيچگاه اين مواد را به سمت افراد ديگر پرت نکنيد.
2. از پرتاب فشفشه، موشک و ساير مواد آتش زا روي شاخه درختان، پشت بام و بالکن منازل خودداري کنيد.
3. فقط در فضاي باز اقدام به استفاده از فشفشه و ترقه نمائيد و هيچگاه آن را در فضاي بسته استفاده نکنيد.
4. از آتش زدن لاستيک، هيزم و کارتن خالي در واحدهاي مسکوني يا در معابر، کوچه و خيابان خودداري کنيد؛ چرا که ضمن آلودگي شديد هوا، ساير خطرات را هم در بر دارد.
5. آتش بازي در نزديکي پمپ بنزين ها، وسايل نقليه که حامل بنزين و مواد سوختي هستند، در صورت کمترين نشت از وسايل نقليه، و حتي در شرايط عادي اين وسايل را به بمبي تبديل مي کند که ماشه انفجار آن کشيده شده باشد.
6. در صورت روشن کردن آتش توصيه مي شود که آتش در حجم کم باشد و از ريختن مواد سريع الاشتعال نظير نفت، بنزين و الکل روي آتش جدا خودداري کنيد.
7. هنگام استفاده از اينگونه مواد، حضور يک فرد بالغ و آشنا به نکات ايمني ضروري است و اين مواد را در اختيار بچه هاي کوچک قرار ندهيد.
8. از مواد محترقه و منفجره و ترقه و فشفشه دست ساز استفاده نکنيد.
9. ترقه ها و فشفشه و ديگر و اسباب آتش بازي را از فروشنده هاي مجاز و معتبر تهيه کنيد و به برچسب آن توجه کنيد.
10. در هر زمان فقط يکي از مواد محترقه و منفجره را روشن کنيد و همزمان تعداد زيادي از آنها را با هم آتش نزنيد.
11. ترقه ها و فشفشه هاي عمل نکرده را مجددا روشن نکنيد.
12. هرگز مواد سوختني و ترقه را در مقادير کم يا انبوه در منزل نگهداري نکنيد.
13. مواد محترقه و منفجره را در محلي مطمئن دور از دسترس کودکان، در مکان خشک و خنک نگهداري کنيد.
14. از حمل مواد محترقه و منفجره در جيب هايتان اجتناب کنيد. بسياري از کودکان به دور از چشم والدين مواد را خريداري و در جيب، کيف و يا کمد نگهداري مي کنند که به علت درجه آتشگيري پايين بزودي مشتعل و خسارات جاني و مالي فراواني را ببارمي آورند.
15. هنگام استفاده از فشفشه، دستتان را باز نگهداشته و از جلوي صورتتان دور نگهداريد تا دچار سوختگي نشويد.
16. اين مواد را در داخل وسايل با پوشش شيشه اي و يا قوطي هاي فلزي منفجر نکنيد.
17. از انداختن مواد تحت فشار( مانند کپسولها ، اسپري حشره کش و ....) و وسايل شيشه اي (مانند شيشه آب، آمپول،... ) و قوطي هاي فلزي (مانند قوطي هاي اسپري و کنسرو ) به درون آتش جدا بپرهيزيد؛ زيرا به علت دارا بودن خاصيت انفجاري، ذرات آن پرتاب و وارد چشم مي شود.
18. حتما از عينک و دستکش محافظ استفاده کنيد.
19. وجود يک کپسول خاموش کننده آتش نشاني پودري در نزديک محوطه آتش ضروري است.
20. قبل از ترک محل روشن کردن آتش، حتما از خاموش بودن آن مطمئن شده و باقيمانده آنرا حتما توسط آب سرد کرده و جمع آوري کنيد.
21. در صورت بروز هر گونه حريق يا حادثه، ضمن حفظ خونسردي در اسرع وقت با شماره تلفن 125 ستاد فرماندهي آتش نشاني تماس گرفته و مراتب را با ذکر نوع حادثه و نشاني دقيق اطلاع دهيد.
بيائيد با رعايت مسائل ايمني و استفاده از عينک محافظ همواره خاطره خوشي از اين جشن فرخنده ايران باستان داشته باشيم[28].
نظر کار شناسان:
چهارشنبهكوري؛ چرا؟!
علي كمالجو، روانشناس و استاد دانشگاه درباره دلايل سوانح چهارشنبه پاياني سال به «جوان» ميگويد: جمعيت زيادي از كشور ما در سنين كودكي، نوجواني و جواني به سر ميبرند كه شاخصه اصليشان هيجانطلبي و خطرپذيري است. اينها به دنبال تفريحاتي پرخطر و هيجانانگيزند. از سوي ديگر دردسترس بودن مواد محترقه و سود فراواني كه عايد سوداگران اين مواد ميشود گرايش بيشتر به رفتارهاي خطرناك چهارشنبههاي آخر سال را به دنبال دارد.
برخي والدين آتشبيار معركه ميشوند
شاديهاي جايگزين
رسانه ملي جذاب ظاهر شود
كمالجو در اين باره ميافزايد: در شب چهارشنبه پاياني سال رسانه ملي ميتواند با پخش فيلمهايي كه مورد علاقه نوجوانان است، آنها را پاي گيرندهها نگاه دارد و احتمال شركت آنها را در آتشبازيهاي خطرناك كاهش دهد.
واگذاري اين چهارشنبه به خانوادهها
براي اينكه چهارشنبه آرامي داشته باشيم بايد كنترل اين روز را بر عهده خود خانوادهها قرار دهيم از طرف ديگر، اطلاع رساني بيشتر رسانهها درباره پيامدهاي منفي حوادث چهارشنبه آخر سال ميتواند به برگزاري آرام آن كمك كند[29].
نتیجه گیری:
پينوشتها:
[1] لغت نامه دهخدا/نرم افزار
[2] همان
[3] گاه شماری و جشن های ایران باستان/هاشم رضی/صفحه 229
[4] همان
[5]نقل از http://www.hdabir.com/
[6] سعيد نفيسي استاد دانشگاه تهران در شماره 11 سال اول و شماره 1 سال دوم مجله مهر درباره «چارشنبه سوري » /نقل از http://www.portal-zn.ir
[7] تاریخ بخارا/ص37
[8] گاه شماری و جشن های ایران باستان/هاشم رضی/صفحه 666
[9] همان/صفحه232
[10] آناهیتا، پنجاه گفتار پور داوود/ص75
[11] نقل از http://nourooz.com
[12] گاه شماری و جشن های ایران باستان/هاشم رضی/صفحه 235
[13] همان
[14] گاه شماری و جشن های ایران باستان/هاشم رضی/صفحه 237
[15] همان/صفحه247
[16] نقل از http://www.ichodoc.ir/ فريقي، احمد. "مراسم چهارشنبه سوري و اعتقادات مردم كردستان". دوره 16،ش 184 و 185 (بهمن و اسفند 56): 116-120.
[17] عقاید و رسوم مردم خراسان/صفحه 79 به بعد.
[18] گاه شماری و جشن های ایران باستان/هاشم رضی/صفحه 249
[19] همان/صفحه 251
[20] همان
[21] رجوع به گاه شماری و جشن های ایران باستان/هاشم رضی/صفحات 251تا259
[22] رجوع کنید به سفرنامه او لئاریوس ،بخش ایران، ترجمه احمد بهپور ، تهران1363/صفحه77-79
20بخش ادبیات تبیان /امیر هادی انواری
[24] نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ (مزارات) بخارا، ترجمه ابونصر قبادی، به کوشش تقی مدرس رضوی، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۱، ص ۳۷٫
[25] نقل از سایت http://www.asriran.com/ امیر هادی انواری/
[26] نقل از سایت http://ghiasabadi.com/
[27] مقاله دکتر عسگری در مورد چهارشنبه سوری/ سایت تبیان
[28] نقل از http://dr-naderi.com
[29] نقل از http://www.javanonline.ir/گزارشگر سپیده آماده
ارسال توسط کاربر محترم سایت :amir_dalvi
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}